اسکیس های روزانه ی من

ستاره ای که آسمونی واسه چشمک زدن توش نداره.

اسکیس های روزانه ی من

ستاره ای که آسمونی واسه چشمک زدن توش نداره.

خریت

حالم خوب بود 

مامان ایناداشتن میرفتن خونه مادرجون 

من گفتم نمیام 

فکرمیکردم ادم شدم 

میشینم سرکارام 

اما انگارقرارنیست من ادم بشم 

کلی وبگردی کردیم 

الانم مثل چی پشیمونم که چرانرفتم 

۱کم بانازی حرف زدیم 

خونه نبود 

نچسبید 

بدتردلتنگش شدم  

الان دلم  میخواست میتونستم باش بحرفم 

کل شماره های گوشیموگشتم 

اما کسی که مثل نازی باشه روپیدانکردم  

این خیلی بده 

اصلاکاش بامامان اینا رفته بودم 

اخه چرامن گاهی اینقدرخل میشم؟

نظرات 1 + ارسال نظر
مردی که می خندد شنبه 21 شهریور‌ماه سال 1388 ساعت 15:39 http://themanwholaughs.blogsky.com

سلام..
خوش به حالت که گاهی وقتا خل میشی....من همیشه خلم.

منم ۱دیونه بیش نیستم
ازتون ممنونم که بهم سرمیزنید.

برای نمایش آواتار خود در این وبلاگ در سایت Gravatar.com ثبت نام کنید. (راهنما)
ایمیل شما بعد از ثبت نمایش داده نخواهد شد