اسکیس های روزانه ی من

ستاره ای که آسمونی واسه چشمک زدن توش نداره.

اسکیس های روزانه ی من

ستاره ای که آسمونی واسه چشمک زدن توش نداره.

204

فکر میکردم حالم خوبه 

اما خوب نیست 

۱چیزی کم دارم 

۱چیزی شایدم ۱کسی 

شاید بد عادت شدم 

خو بمن چه؟؟؟؟؟

203

۱چیزایی تو بدنم در شرف تغییر و تحوله 

میترسم از این تغییرات 

نمیخوام اینو 

نگرانشم 

همه چی داره دیر میشه 

د بیا دیگه نالوتی

202

همه چی ارومه 

اروم تر از اونکه فکرشو بکنی 

اما همیشه هم ارامش خوب نیست 

الان ارامش نمیخوام 

201

لحظات اخر

پس منتظر خبرت هستم

همین ۱جمله کافیه تا قطعه های برجی که ساختم ریخته بشه

اره میدونم ۱جملس اما پشتش ۱دنیا معنا داره

نگو نداره چون داره

به نظر من یعنی حاجی حاجی مکه تا ......

200

بالاخره بعد از کلی مشقت کارم میل شد 

حالا یکی بیاد بمن خسته نباشید بگه 

اخیش ش ش ش ش 

خسته نباشم 

خودم گفتم چون میدونم کسی از اینکارا بلد نیست 

 

پ.ن : رومو کم کردید 

فکر نمیکردم بهم خسته نباشید بگید 

اما گفتید و من ممنون تک تکتونم 

راستی آهای اوناییکه  بی نام و نشون خسته نباشید گفتید 

من چجوری بشناسمتون؟؟؟؟

199

الان که دارم فکر میکنم 

میبینم با اینکه احتمالا حسودیم میشه 

اما خیلی دوس دارم تاریخ دقیقشو بدونم 

بنظرم جالبه 

امیدورام فردا یادم بمونه 

تا ایده جدیدمو بیان کنم 

فکر کنم دوس داشتنی بشه 

 

پ.ن : پیشنهادمو مطرح کردم 

با مخالفت روبرو شد 

ها ها

198

یاذمه تو خوابگاه همیشه بعد از کلی کار  

منیژ از جاش بلند میشد و میگفت  

حس میکنم صاف شدم 

بابا من نمیخوام صاف بشن 

حالا منم همون حس و دارم 

همش پای این بی صاحاب نشستی 

به خیال اینکه زودتر کارات تموم شه 

اما یکم که دقت میکنی میبینی 

تقریبا ۲روزه که الکی خودتو صاف کردی 

فقط ژست کار کردتنو گرفتی 

اینقده حالت و اوضات خرابه 

که نمیتونی با خودت کنار بیای که 

پله های باغت صاف باشه گرد باشه رمپ باشه ..... 

یکیم نیست بهت بگه گندت بزنن د یالا 

197

بدم بد 

حالم بشدت بده 

چشمام همش خیسه  

نمیدونم چمه 

اما نه میدونم 

میدونم م م دلم چه مرگشه 

الان از اون وقتاس که دلم میخواد

خیلی صریح به یکی که انتظارشو نداره بگم ازت متنفرم 

اینبار قرعه بنام کی میوفته  

نمیدونم 

نمیدونم

196

چی می شد تو این سال جدید من گرفتار این حسا لعنتی نمیشدم 

سال 91

بالاخره سال نو شد 

سال نوتون مبارک 

امسال شروعش برام عجیب بود 

چشمام بی محابا خیس شده بودن 

و قصد استوپ هم نداشتن 

حتی وقتی تو بغل مامان بابا بودم برا روبوسی و تبریک 

بازم اشکام میومد 

برخلافه خیلی از بچه ها 

من هیچ تصمیمی برا سال 91 از پیش نگرفتم 

حتی ایده الی هم برا91 ندارم 

میدونم این بدترین چیزه 

اما من اینم دیگه 

همیشه بدترینهارو برام خودم میسازم 

کلا لجبازم دیگه 

خلاصه که لحظه تحویل سال دعا کردم 

اما فکر نمیکنم امسالم سال خاصی باشه 

1ساله مثل تمام سالایی که اومدنو رفتن 

میدونم خیلیا مطمئنا امسال اتفاقای مهمی برام میوفته 

اما من اصلا مطمئن نیستم 

مامانجونم امسال دعایی اونجوری برام نکرد 

شاید چون میترسیده ناراحت بشم 

اما مادرجونم بمحض دیدنم 

شروع کرد به قربون صدقه و اینکه 

مادر ایشاالله عید سال دیگه من زنده باشمو 

تو با شوهرت بیای عید دیدنیم 

هه 

فقط خندیدمو رفتم تو بغلش 

خب 2تا نوه دختر دیگه بیشتر نداره 

دلش میخواد زودتر عروس بشیم 

البته باید اعتراف کنم خیلیای دیگم همینو میخوان 

شاید خودمم میخوام،نمیدونم 

اما نه من شوهر نمیخوام 

من 1همراه میخوام 

1پایه ی همه جوره 

1پایه که هروقت خواستم باشه هروقت نخواستم نباشه 

گفتم که سال 90 از من ادم عجیبی ساخته 

اصلا بیخیال 90 و 91 

بیخیال همه ادمای سال 90 

که خیلیاشون رفتن که بخاطره بپیوندند 

و بیخیال تمام ادماییکه قراره تو 91 بیان 

و 92 بخاطره بپیوندند 

مهم منم ، من 

مهم شماید فقط خودتون 

امیدوارم امسال برا خودمون بهترین باشه 

برا خود خودمون