اسکیس های روزانه ی من

ستاره ای که آسمونی واسه چشمک زدن توش نداره.

اسکیس های روزانه ی من

ستاره ای که آسمونی واسه چشمک زدن توش نداره.

روز برفیه زمستونی

خیلی وقته ننوشتم

امروزم این برفه که ذوق نوشتن انداخته تو وجودم

خرچندکه حرف خاصی برا گفتن ندارم

این روزا درگیر روزمرگیم اونم شدید

اماازهفته دیگه اوضاع عوض میشه

ازهفته دیگه کلاسامون شروع میشه

2روز تو هفته باید برم یزد

بقیه هفته سرکار

نمیدونم دووم میارم یا نه

نمیدونم میتونم فشاردرس و کارو رفت وامدو تحمل کنم یا نه

اما خب نیمخوام کارمو ازدست بدم

جایی که کارمیکنم پیش ادمای درست حسابی

براسال دیگه که من میخوام عضو نظام بشم

بودن پیش اینا خیلی بنفعمه

درسته حقوقش کمه

درسته بیمم نمیکنن

درسته اخلاق ندارن

درسته سخت گیرن

اما میدونم پیششون کاریاد می گیرم

ومیدونم براایندم خیلی خوبه

کافیه جایی بگم پیش مهندس و...... بودم

1جوردیگه روم حساب باز میکنن

خلاصه فعلا که قراره برمو بیام

حالا فوقش اگرخیلی سخت بود قیدکارومیزنم دیگه

این هفته مدیرگروهمو توشهرمون دیدم

1سری مدارک پیشم داشت رفتم بهش بدم

کلیم باهم حرفیدیم

شهرمام اونروز برف میومد

اونم که تو یزد برف کم دیده

حتما براش جالب بوده

بهش گفتم شهرمون داره 1چشمه براتون میاد

خندید گفت اره

باهاش طرح دارم این ترم

استاد خوبیه بفکردانشجوهاشه

کلیم کارمیگه به ادم

پدردانشجورو درمیاره 1جورایی

روش تحقیقم دارم این ترم

همساز با اقلیم و برنامه ریزی کالبدی هم دارم

والا روش تحقیقم میگفتن کلی کارداره نمیدونم دیگه

دفترم بد نیست

بهتراز قبله

با بچه ها اخت شدیمو تا مهندسا نیستن کلی حرف میزنیم

ازهمه اینا بگذریم بچسبیم به برف

داره برف میاد ریز ریزو حسابی

ماکه تو دفتریمو نمیبینیم

بیرونم که فقط میریم 1دور میزنیمو برمیگردیم عصرایاشبا

اما خوشبحاله 2نفره ها

تو این هوا2نفره بیرون رفتن خیلی حااااال میده

ادم بهشون غبطه میخوره

دیشب من اصلا دوس نداشتم بیام خونه

اما همه گفتن ساعت 11 ست بریم خونه

امروز اگر بشه ختما میرم بیرون

میرم تو این هوا 1قهوه ای کاپوچینویی چیزی بخورم

اینم گزارش احوالات ما



نظرات 0 + ارسال نظر
برای نمایش آواتار خود در این وبلاگ در سایت Gravatar.com ثبت نام کنید. (راهنما)
ایمیل شما بعد از ثبت نمایش داده نخواهد شد