اسکیس های روزانه ی من

ستاره ای که آسمونی واسه چشمک زدن توش نداره.

اسکیس های روزانه ی من

ستاره ای که آسمونی واسه چشمک زدن توش نداره.

ترم۵

بالخره دیروز  مهمترین کلاسم تشکیل شد 

طرح معماری ۲ 

با ۱استاد ماه که هیچ وقت تکراری نمیشه  

دیروزم مثل همیشه اومد سره کلاس و کلاسشو متفاوت با بقیه شروع کرد. 

اومده به ما میگه شما شروع کنید 

میخواست حرف بزنیم,شروع کردیم اما هیچ کدوم نتونستیم 1بحث ودرست به بحث بزاریم 

خلاصه تعدادمون کم کم زیاد شد 

همگروهیامونوشناختیم هرچنداز قبل میتونستیم حدس بزنیم 

دیروز کلی برنامه تفریحی برا کل ترم ریختیم تا کلاس خسته کننده نباشه 

استاد برنامه های کاریه ترمم گفت 

همچنین اعلام کرد که این ترم چون احتمتلا ترم اخرییکه مادرخدمتشون هستیم 

میخوان بهمون سخت بگیرن 

چون موضوع مسکنم خیلی مهمه 

گفت کل کارامون مثل اسکیس ارشدمیمونه 

گفت بایدتمرین بشه برامون 

کل طرح دادن وارایه تو حداکثر5ساعت 

وهمچنین ارایه باید عالی باشه 

خلاصه کلاس عالی بود 

دوس داشتم کلاسمونو 

بازم وقت کم اوردم 

سیستمای خوابگاهم هنوز درست نشده. 

این روزا داره بد میگذره 

تنهاتر از تنهاشدم 

خونه که نیستم 

کسیم نیست ارومم کنه 

بچه هام خوب......  

بدجوردلم تنگه پیشیه 

بدجورهوای دراکولا بسرم زده 

احتیاج دارم ارومم کنن 

اما نیستن 

حتی شاید یادشون نباشه منم هستم 

اما بازم خیالی نیست 

بازم میگم چون میگذرد غمی نیست. 

خدا بزرگه 

خداجون خودت میدونی تنها امیدم توغربتی 

باش 

برام باش 

از کنارم دور نرو

نظرات 2 + ارسال نظر
شنبلیله بانوووووووووو یکشنبه 12 مهر‌ماه سال 1388 ساعت 11:04 http://dogme.bloga.com

هرچه هستی باش
اما کاش...
نه جز اینم ارزویی این
هرچه هستی باش/اما باش...

هرچه هستی باش,....
مرسی

امین یکشنبه 12 مهر‌ماه سال 1388 ساعت 11:37

سلام عزیزم
چطوری
پس بالاخره رفتی دیار غربت
امیدوارم زود برگردی
راستی منم 15 روز دیگه باید برم سربازی

سلام
بله بالاخره اومدم
بسلامتی کجاباید برید حالا؟؟

برای نمایش آواتار خود در این وبلاگ در سایت Gravatar.com ثبت نام کنید. (راهنما)
ایمیل شما بعد از ثبت نمایش داده نخواهد شد