اسکیس های روزانه ی من

ستاره ای که آسمونی واسه چشمک زدن توش نداره.

اسکیس های روزانه ی من

ستاره ای که آسمونی واسه چشمک زدن توش نداره.

نمیخوام

چهارشنبه۱۵مهرماه۱۳۸۸ 

 

بین کلاسا با بچه ها رفته بودیم سلف 

دیدیم گوشیم داره میزنگه؛پیشی بود 

۱نگام به گوشی بود,1نگام به دوستام 

انگار فرصت برابررسی قضیه نداشتم 

رفتم بیرون 

دکمه سبزو فشار میدم 

بفرمایید؟ 

پیشی:سلام 

من:سلام 

پیشی:خوبید 

من:متشکر 

پیشی:کجایی؟دانشگاه؟ 

من:سلف 

...:چکارمیکنی؟ 

..:اومدیم صبحانه بخوریم 

....:....................... 

..:........................ 

...:....................... 

..:.......................  

.. 

.. 

.. 

.. 

..

فکر میکردم دارم با 1غریبه میحرفم,ما اون اینجوری نبود,البته بود اما نه بشدته من 

1کم حرفیدیم 

و من جوابام همه 1کلمه ای 

خلاصه خداحافظی کردیم 

بنده بشدت از دست خودم عصبانی بودم 

داغون بودم 

نمیفهمیدم چمه؟چی میخوام؟پیشی باید باشه یا نه؟باید جواب میدادم یا نه؟ 

حس و حال بدی بود 

عصرش باز اس داد 

اما من باز داغون جوابشودادم 

از2شنبه دیگه ازش خبری نیست,منم وظیفه خودم نمیدونم ازش خبر بگیرم. 

میدونم دلم برام پیشیم تتگه 

اما نه این پیشی,من دلتنگه پیشیه خودمم 

این پیشی غریبه بود غریبه.  

نظرات 6 + ارسال نظر
مهران چهارشنبه 15 مهر‌ماه سال 1388 ساعت 15:50 http://www.mech-tech.blogsky.com

سلام.وبلاگ خوبی دارین

سلام,خوش اومدید
ممنون شما لطف دارید.

مهران چهارشنبه 15 مهر‌ماه سال 1388 ساعت 16:00 http://www.mech-tech.blogsky.com

شما دانشجویید؟

بله من دانشجوی سال سوم معماری هستم.

مردی که می خندد چهارشنبه 15 مهر‌ماه سال 1388 ساعت 17:03 http://themanwholaughs.blogsky.com

سلام..
تو که داری این پیشی رو پیشت می کنی..

سلام
من خیلی وقته پیشی وپیشت کردم.
اخه نمیدونم این پیشی وبایدنگه داشت یانه؟

شنبلیله بانوووووووووو چهارشنبه 15 مهر‌ماه سال 1388 ساعت 19:17 http://dogme.bloga.com

میدونی چرا بعضی وقتها ادما دلشون میخواد کسی رو که خیلی دوست داشتن یه موقعی اصلا نه ببینن...نه صداشو بشنون...؟؟؟.نه اینکه دوسشون نداشته باشنا.دوست دارن اما حوصلشون رو ندارن.حتی نمیخوان صداشو بشنون.دیدنشون...و...و...و...عصبیشون میکنه؟
چون اون ادم و از قلبشون بیرون میکنن و یه جای خیلی خیلی بزرگ تر با یه دنیا عشق بیشتر دوباره جا میدن تو قلبشون.تو هم الان همینطوری.داری برایش یه دنیای عاشقانه ی بهتر میسازی

گاهی اصلا شک میکنم که باید پیشی ودوس داشته باشم یا نه؟
پیشی تحت هرشرایطی بازم نمیتونه
برامن بیشتراز۱دوست یا استاد باشه.
همینا منو بیشتر گیج وگنگ میکنه.

سانیا پنج‌شنبه 16 مهر‌ماه سال 1388 ساعت 23:39

حس خواستن
حس مبهم خواستن
وضعیت
اتفاق
می دونم ستاره جون...کاش همه چیز شفاف بود..

اره کاش شفاف بود.
من ۱ساله که دلم میخواد حکمتای کارای خداروبفهمم اما نمیشه.

غریبه دوشنبه 20 مهر‌ماه سال 1388 ساعت 19:46 http://gharibeye-ashena.blogfa.com

نگاه کن
اگه تکلیفتو با خودت روشن کنی
نه از دست خودت عصبانی میشه
نه اون بنده خدا رو بلاتکلیف میذاری
پس زمانو از دست نده
به قلبت رجوع کن!

سلام خوشم اومدید
بدبخنی اینجاست که زبونه قلبموبلدنیستم.
امیدوارم طعم دوریو هیچ وقت نچشی.

برای نمایش آواتار خود در این وبلاگ در سایت Gravatar.com ثبت نام کنید. (راهنما)
ایمیل شما بعد از ثبت نمایش داده نخواهد شد