اسکیس های روزانه ی من

ستاره ای که آسمونی واسه چشمک زدن توش نداره.

اسکیس های روزانه ی من

ستاره ای که آسمونی واسه چشمک زدن توش نداره.

خل

خل شدم 

مینویسم .حذف میکنم.باز ثبت میکنم. 

بدک نیستم اما خوبم نیستم. 

میام کافی نت,,وب بچه هارو میخونم 

وقت که روبه اتمامه یادم میفته قصد داشتم خودمم بنویسم. 

همین میشه که پستام اینقدبی سروتهه. 

اینروزا نسبت به پیشی سردرگمم 

حس میکنم دیگه دوسش ندارم 

اما باید بگم دوسم ندارم این دوست و ازدست بدم. 

پیشی اولاش برام 1استادبود اما حالا ..... 

باید بگم رابطه من وپیشی بسیار عجیبه 

سره فرصت میگم. 

کلاسام داره برگزارمیشه 

کلی کار داریم 

این ترمموتابحال دوس داشتم  

چون استاداش حسابی معمارن. 

اصلا من معماری و دس دارم خیلی خیلی خیلی. 

بایدبگم معمارارم دوس دارم. 

همینته که پیشی خان 1ساله وارده زندگیم شده. 

اما1روزی میره بیرون. 

شایداون روز همین فرداباشه شایدم... 

نظرات 1 + ارسال نظر
مردی که می خندد شنبه 18 مهر‌ماه سال 1388 ساعت 15:32 http://http://themanwholaughs.blogsky.com

سلام ستاره معمار دوست
بابا توهم که نا امیدی....
دلم گرفته هر جایی هم که میرم غم انگیز تر میشم.
شاد باشی ستاره...شاد.

سلام
سعی میکنم شادباشم.

برای نمایش آواتار خود در این وبلاگ در سایت Gravatar.com ثبت نام کنید. (راهنما)
ایمیل شما بعد از ثبت نمایش داده نخواهد شد