اسکیس های روزانه ی من

ستاره ای که آسمونی واسه چشمک زدن توش نداره.

اسکیس های روزانه ی من

ستاره ای که آسمونی واسه چشمک زدن توش نداره.

مشابه علی

دیشب یادم رفت به علی بزنگم،چرا؟؟؟؟؟

دیشب مامان مجبورم کرد بی قصد خرید برم تو 1انتشارات

برمو 1اقا پسریو از دور ببینم

ببینم ایا مورد پسند بنده هست یا نه

مادر پسرطی تماسشان گفته بودن برید پسرمان را ببینید

درتوصیف پسرشم از درشت بودنش گفته بود

مادر پسریکی از 6،7نفری بود که

دراستخر شماره خانمان را از خواهری گرفته بود

مامان رفته بود پسرکو دیده بود

اما میگفت تپل بوده و خوف نیست

من امااینبار جدی به مامان گفتم من شوهر ریز نمیخوام

مامان و خواهری تعجب کرده بودند

گفتم مرد چاق اگر بد هیکل نباشه بنظر من بدی نداره

خلاصه با خواهری دیشب رفتیم پسرکو دیدیم

از در مغازه که رفتیم تو

1آن انگار علی جلو روم بود

اما تو لحظه ی بعدی

شباهت پسرک به مادرش تو چهرش داد میزد

ازاون تیپ قیافه ها داشت که من می پسندم

اما تپل بود

داشتیمم میومدسیم بیرون

نگاهم کرد از اون نگاه عجیبه

خواهری میگه فهمید

خواهری میگه اصلا منتظربوده که بیان ببیننش

اره راست میگه موهاش اینام خط قیچی داشت

شایدم از این ادم خیلی مرتبا بوده

چمیدونم

شرایطش عالی نیست

اما من واقعا نمیدونم باید اجازه بدیم بیان یا نه

به مامان میگم اگر اومدنو جدی بشه چی

مامانم میگه خب میخوای نیان

نمیدونم

بخدا نمیدونم بایدهمه ادماییکه تاحدودی ایده الای منو دارن راه داد

یا نه باید اوناییکه همه چی تمومن راه داد

چقدبده ادم تکلیفشو با خودش ندونه


نظرات 0 + ارسال نظر
برای نمایش آواتار خود در این وبلاگ در سایت Gravatar.com ثبت نام کنید. (راهنما)
ایمیل شما بعد از ثبت نمایش داده نخواهد شد