کنکور تموم شد
نمیدونم بگم چجوری بود
اما باید بگم من 2ساعت اول تو حالت هنگی بودم
نمیدونم چه فکری کرده بودن
مقیاس 1.50 خواسته وبدن
همه مدارکارو
اونم تو کاغذ50*35
برنامه فیزیکیم از ما خواسته بودن
ایناش خیلی باحال بود
اما من خنگ خیلی رو اینا زمان گذاشتم
درحالیکه دوستام 1پلام کپی کرده بودن اونم بی مقیاس
موضوع گنبد نما بود
1جایی بین ازادراه قم تهران
1جایی که بشه ازاونجا به حرم حضرت معصومه سلام داد
1جورایی مجموعه بین راهی بود
باید منتظر موند تا جوابا بیاد
با رتبه من با 1اسکیس خوب میشدحتی تهران قبول شد
حالام میشه(پرروییم علمی داره خو)
اما نه خدایی میشه دیگه
کافیه خدا بخواد
بجان خودم اگر خدا بخواد
بدترین کارم به چشم داورا عالی میاد
خداجون کمک کمک
میدونم کمکم میکنی
بچه ها دعا دعا
میدونم شماهام دعا میکنید
منم استراحت استراحت
مدیونید اگر فک کنید استراحت نمیکنم
دفترمک فعلا تعطیله
تو این 2و3هفته کار کردمو حسابم یکم پر شده
امیدوارم بازم پیش بیاد که حسابم پر تر بشه
خدایا کمکم کم 1جای خوب واسه کار پیدا کنم
مهندس د گفت دیگه پروژه ای میخواد باهامون کار کنه
و من میدونم این به معنای دک کردنه
چون وقتی 2تانیرو تمام وقت داره
دیگه احتمالا کار بیرون نمیده
واسم دعا کنید زیاد
به یاد همتون هستم
و میخونمتون
بوس بوس
پ.ن:یادم رفت بگم بزور با دایی جون سومی رفتیم واسه ازمون
شبش اصلا خوابم نبرد
صبح 4.30 راه افتادیم
زود رفتم سرجلسه
اون بیچاره هام تا 12.30 معطل من بودن
نزدیک 1من رفتم پیششون
ازمونم انقلاب بود
دانشکده امار و انفورماتیک سازمان سنجش
همونجا رفتیم رستوران جوجه طلایی ناهار خوردیم
کلیم خندیدیم از دست مدیریتش
بعدشم اومدیم بیرونو رفتیم سمت ایگل
باغ دوست داییم
تا فردا ظهرشم اونجا بودیم
فرداش اومدیم خونه
با اینکه خسته بودم ریاد اما بد نبود
شب رفتیم رستوران کاکتوس تو فشم
جای بامزه ای بود
اونجا حرف ازمون من بود
دوست داییم میگفت این ستاره خانوم اگر ازمونو خراب کرده بود
الان بگو بخند نمیکردو تو فکر بود
درجوابش فقط خندیدم
خدا فقط ازدل ادما خبر داره والا
پ.ن 2:راستی ماه رمضانتونم مبارک
امیدوارم این ماه که ماه مهمونیه خداست
خدا دست هممونو با کادوهایی که دوست داریم پرکنه
اما جدای از اون امیدوارم یکم از گناهای روزمرمون تو این ماه کم بشه
و همچنین امیدوارم با روزه گرفتن یکم از اضافه وزنامونم کاسته بشه
آآآآآآآآآآآآامین ن ن ن ن ن ن