اسکیس های روزانه ی من

ستاره ای که آسمونی واسه چشمک زدن توش نداره.

اسکیس های روزانه ی من

ستاره ای که آسمونی واسه چشمک زدن توش نداره.

جلال

لحظه ای که دیدمش 1 آن جا خوردم

هیکل هیکله خودش بود

صورتشم مشابه صورت خودش بود

دل منم دل خودم بود

حتی با اینکه میدونست دل اون دیگه دل خودش نیست

اونم جا خورد

نه واسه اینکه من خودم بودم

واسه اینکه انتظار بودنه منو نداشت

وگرنه بیخبر بود من کیمو حسم چیه

دلم میخواست نگاهش کنم

دلکم میخواست زار بزنم

دلم میخواست داد بزنم

اما نمیشد د د د د د

بجاش امروز زار زدم

امروز دلتنگی کردم

دلتنگی کردم واسه کسی که

حتی 1آن هم دلتنگم نیست

خستم از زندگیو بازیاش

خستم از دل خودم و دنیاش

خستم از احساسمو ناله هاش

من 1ادم خستم

خستم از رد شدن

خستم از ............

دلم سال 86 میخواد

دلم میخواد چشمامو ببندمو زمان برگزده به عقب

خیلی عقب

دلم خودمو دلمو تنها میخواد

تنهای تنها



نظرات 0 + ارسال نظر
برای نمایش آواتار خود در این وبلاگ در سایت Gravatar.com ثبت نام کنید. (راهنما)
ایمیل شما بعد از ثبت نمایش داده نخواهد شد